پرنیا پرنیا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره
روشناروشنا، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
مریممریم، تا این لحظه: 40 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره
صادقصادق، تا این لحظه: 39 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
پیوند عاشقانه ی ماپیوند عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره
لیانالیانا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

پرنیا، روشنا و لیانا عشق مامان و بابا

مسافرت چابهار95 واما........... خبرجدید

با اومدن مامان جونی و بابا بزرگی (بابایی)، عمو سعیدو عمو مصطفی به سروان تصمیم گرفتیم یه سفر کوتاه به چابهار داشته باشیم که کلی خاطره شد واسمون و شما هم از این سفر حسابی لذت بردی   ......خبر جدید و اما خبر اینکه خدای مهربون با نیت قلبی و خواسته ی خودمون خوشحال مون کرد و اگه خدا بخواد قراره به جمع سه نفرمون یه نفر دیگه رو هم هدیه کنه....تو این مدت شما و بابایی بابت این موضوع خیلی خوشحال شدین . اما ویار شدیدم امانم رو بریده بود...ولی محبت های  بابایی که همه جوره هوا مو داشت ودلسوزی دختر عزیزم پرنیا جون بهم روحیه میداد تا تحملم رو بیشتر کنم. تو این مدت پرنیا جان یه پا خانم شده بودو تو کارای خونه خیلی کمک میکرد. عاشقانه دو...
10 بهمن 1395

تاسوعا و عاشورای حسینی95

سلام به پرنیا جون  ایام تاسوعا و عاشورای حسینی رو به همه ی دوستای وبلاگیم تسلیت میگم...     واما قسمت نشد ایام تاسوعا وعاشورا رو بیرجند باشیم چون تازه از مرخصی برگشته بودیم و از طرفی طفلی بابایی  یه شب که میره سالن پاش آسیب میبینه و مجبور میشه یه چند هفته ایی پاش تو گچ باشه . خلاصه که این چند شب رو سه تایی به اتفاق ،با شرکت تو مراسم  عزاداری امام حسین (ع) ،مسجد محل گذروندیم و شما هم هر شب منتظر بودی که حتما حضور داشته باشی.. واما شب شام غریبان و شمع روشن کردن شما که مثل همیشه کلی ذوق داشتی واسه ی همه دعا کردی       الهی به حق امام حسین (ع) و دل شکسته ی...
24 آبان 1395

عروسی خاله جون

سلام عزیزتر از جونم...پرنیا جونم ان شاءالله روزی برسه که عروسی و خوشبختی خودت رو ببینم دخترم. آمیییییییین. بالاخره خاله زینبم رو هم عروس کردیم و فرستادیم خونه ی بخت ..شکر خدا مراسم خیلی قشنگ و با شکوهی برگزار شد.. بهمون فوق العاده زیاد خوش گذشت. ان شاءالله که زندگی به کام شون و لحظاتی پر از شادی و سلامتی در کنار هم داشته باشن...آمیییییییییین قربوننننننننننت برم با اون تیپ خوشتیپت و طلا جواهراتی که به خودت آویزون کرده بودی به خصوص اون مرغ آمین ت که مدتها بود قول خریدش رو بهت داده بودم.بس که سریال شهرزاد رو نگاه کرده بودی شیفته ی طلای شهرزاد شده بودی.خلاصه که حسابی واسه ی مراسم خاله جونت رقصیدی و تا تونستی شاباش گرفتی..ی...
2 مهر 1395

تابستان 95

سلام سلام هزار سلام به  پرنیا چون و همه ی دوستای وبلاگی خودم.... این روزا پرنیا جون ما شب ها تا دیر وقت بیدار و صبح ها تا لنگ ظهر خواب......البته حق داره طفلی نه سرگرمی نه جای تفریحی ونه .......اون تایمی از روز هم که بیداره یا با خودش مشغول خاله بازی کردن و منم باید مهمانش باشم یا هم پای لب تاب و مشغول نگاه کردن سریال شهرزاد و یا نهنگ عنبر ،آتش بازی،بارکد،و..........شب ها هم که عاشق دیدن دور همی بخصوص قسمت نمایشش رو خیلی دوست داری و به عبارتی من وبابایی اسمت رو گذاشتیم قیمت ،آخه همچین جالب مثل خودش میگی :گل مممممممممممممن....خندوانه رو هم خیلی دوست داری  وخداحافظی کردنت کپ جناب خان می مونه............. خلاصه که دیدن این فیل...
2 مرداد 1395

4 سالگیت مبارک

سلام پرنیا جون من .عزیزتر از جانم...خوشبوترین گل من...فدای همه ی وجودت که زندگی م به نفس هات بنده. تولد 4 سالگیت مبارک مهربونم.. ببخش که دیر به دیر میام و واست می نویسم.اینو بدون که این تاخییر دلیل کم شدن عشق من و بابایی به شما نیست عزیزم..الان که واست می نویسم ماه مبارک رمضان و مصادف با 22 تیرماه 95 شب تولد توست......قسمت نشد واست تولد مفصلی بگیرم فقط یه کیک ساده و جشن سه نفره با هم گرفتیم ان شا ءالله که سال بعد واست جبران می کنم عزیزم... برات بهترین ها رو آرزو می کنم....     از تو گلخونه ی دنیا                            ...
21 تير 1395

عیدانه 95

                       سال نو می شود،زمین جانی دوباره می گیرد و نفسی دوباره می کشد.برگها به رنگ در می آیند و گلها لبخند می زند.در این رویش ما کجا ایستاده ایم و سهم ما چیست؟سلام بر زمین ،درود بر ابرها،سپاس از خالق اینهمه رنگ و نقش...زیباترین شاهکار گیتی بر تمامی عزیزانم مبارک.بهترین هفت سین ها را برایتان آرزو می کنم.                                                                         &n...
20 فروردين 1395

دوستت دارم ای همه ی زندگی من

                                                               نگاه که میکنم میبینم دیریست تمام روزهایم در تو خلاصه شده   سلام سلام به دور دونه ی مامان و بابا... این روزا شدی یه پا قصه خون. عاشق کتاب قصه و شعرهای جدید هستی. قصه ی جوجه اردک زشت، حسنی وببعی سربه هوا، حسنی سه بزغاله و...  من ی...
15 اسفند 1394