دومین ماه رمضون تابستونی

سلام سوگلی ماماااااااااااااااااااااااان .....   

 دومین ماه رمضون  تابستونی  هم , با همه بزرگی و شکوهش  اومد و رفت . امیدوارم سبک بار از این آزمایش الهی هم بیرون اومده باشیم و توشمون یه قلب پاک باشه .

خدا رو سپاس ٫که امسال هم  ،لحظه افطار دختر نازم کنار مامان و باباش بودو عاشق سفره ی افطار.

همین که سفره پهن میشد ؛شروع می کردی به مَه مَه گفتن .. فقط در حد چند لقمه میل می کردی و بعد به فکر خرابکاری که همه چیز رو بهم بزنی .....

دختر نازم سیزده ماه شده ، و بازم مثل همیشه فرصت نکردم به موقع بیام و واست پست بزارم .

و اماااااااا پیشرفت ها وشیطنت های سیزده ماهگیت :

دیگه راه رفتنت کامل شده و نیازی نداری واسه حفظ تعادلت ،دستاتو بالا نگه می داری  وحتی گاهی وقتا راه رفتنت به دویدن هم تبدیل میشه  الهی که من فدای اون قد و بالات بشم ......

این روزا الو کردنت عشقه.....بهت می گم ؛گوشی مامانی رو بده ،سریع واسم میاری و بهت می گم الو کن مامان ....میزاری در گوش ت و شروع می کنی به هَه هَه کردن مثل قبلنا ولی خیلی نازتر.....

این روزا بعد واکسن یکسالگیت نمیدونم چرا ؟؟؟؟؟؟ بد غذا شدی و  اذیت می کنی منم ناراحت میشم و بهت اخم می کنم تو هم کاملا" متوجه میشی و سرت رو میندازی پایین ....آدم می مونه باهات چیکار کنه!!!!

فرنی رو کلا" دیگه دوست نداری .مگه خیلی گرسنه ت باشه مجبور بشی می خوری ، سوپت رو  کمی بهتر می خوری در کل بازیگوش شدی و باید حسابی سرگرم باشی تا غذا تو بخوری.....منم سعی می کنم از غذاهایی که خودمون می خوریم ادویه شو کمتر کنم تا حداقل با ما شاید چند لقمه ایی میل کنی .....

به عروسکات زیاد علاقه ایی نشون نمیدی ،عاشق اسباب بازی هایی مثل توپ ،ماشین و....هستی بیشتر اسباب بازی هاتم مجبوریم اینترنتی واست بخریم آخه اینجا اصلا"تنوع نداره و گاهی اوقات چیزی که ما مد نظرمون هست پیدا نمیشه .....

این جا نمیدونم چی شده بود ،که رفتی سراغ عروسکای موزیکالت و داشتی لالا شون می کردی و واسه شون کتاب می خوندی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

وآخرش خودتم خوابت گرفته بود

این هم عروسک کلاه قرمزیت که خیلی دوسش داری...

این روزا دلت می خواد فقط باهات بازی کنیم و کنارت باشیم حقم داری خودت هستی تنهای تنها ....کسی هم به اون صورت نیست که بتونی باهاش بازی کنی امیدمون به اینه که زودتر موعد مرخصی دوباره فرا برسه بریم دیدنه همه تا تو هم دلت باز شه١

به آشپزخونه رفتنم ،حساسی. هم این که پا مو میزارم ،بهونه می گیری  ومحکم لباسامو می گیری و مظلومانه خواهش می کنی  بغلت کنم ،منم سریع کارامو انجام میدم که غصه نخوری.

عاشق برنامه  عمو پورنگ هستی تا که شروع میشه ذوق می کنی و میگی: عمو

برنامه کلاه قرمزی رو هم خیلی دوس داری تا که شروع میشه میگی :عروس .... آخه به عروسکات میگی عروس....

اکثر پیام بازرگانی ها رو هم دوس داری ؛مثل پاندا،پرسیل،چاکلز،رب قدس خراسان،چین چین،آ ب ث و.....هر کجا که باشی ،حتی تو اوج لا لا داشتنت هم ،تا که صداشو بشنوی سر حال میشی و میری به سمت تلوزیون .وهر آهنگی که پخش میشه  ،شروع می کنی به نای نای به سبک خودت و کلی خوشحالی در وکنی از خودت .....که باز من  و بابایی قربون صدقه ت میریم و قورتت میدیم،لهت می کنیم تو طفلی هم هیچی نمی گی.....

وقتی شیر میخوای میای یقه لباسمو میکشی تا بهت شیر بدم منم میگم برو بالشت رو بیار. سریع میری بالش رو میاری و سرتو میذاری روش تا بهت شیر بدم عسلکممممممم

اسامی خیلی از چیزا رو کاملا میفهمی. تا میگیم فلان چیز رو برامون بیار سریع میری میاری. ما هم کلی تشویقت میکنیم و دست میزنیم.....

دختر قشنگم شاید گاهی اوقات من و بابایی از این همه شیطنت تو خسته بشیم و کم بیاریم ولی مطمئن باش با این کارات هر روز مارو عاشق تر از روز قبل میکنی.

و امااااااااااااااااااااااااااااااااا از دندونات بگم؛

انــار دونه دونه مــامــان دارم یدونه

انــار دونه دونهبــابــا دارم یدونه

انــار دونه دونه دندون دارم ٤ دونه

انــار دونه دونه خدا چه مهربونه

واما مختصری از کلماتی که این روزا میگی؛

مامان (ماما) ,   بابا   ,دَ دَ  ,   آب  , عروسک  (عروس)  ,ابر (اَب ) ,عمو ,عمه ,دایی(دای)  ,آهنگ  (آهن ) مَه مَه ,چشم (چِش), گوش ,اوف ,تاب تاب عباسی ( اوایل می گفتی؛ تا تا   الان میگی ؛عَب ), هندوانه (هَنو )و......