پرنیا پرنیا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
روشناروشنا، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
مریممریم، تا این لحظه: 40 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره
صادقصادق، تا این لحظه: 39 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره
پیوند عاشقانه ی ماپیوند عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره
لیانالیانا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

پرنیا، روشنا و لیانا عشق مامان و بابا

نه ماهگی

1392/2/2 16:08
نویسنده : مامان مریم
563 بازدید
اشتراک گذاری

نه ماه شدنت مبارک عزیز دللللللللللللللللللللللللللللللللللمقلبقلبقلب

 

البته با چند روز تٱخیر .....معذرت می خوام دختر گلم . خجالتاین روزا حسابی درگیر بودم....

وامااااا 9 ماهه که با خودت شور و شوق و شادی به زندگیمون آوردی و من و بابایت رو خوشبخت ترین بابا و مامان دنیا کردی..........

 

فدای تو دختر نازم بشم ..... niniweblog.com

        niniweblog.com خیلی دوست داریم .....خیلی زیییییییییییییاد.......niniweblog.com

 

 

قلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچ

واما ....این روزا هزار ماشالله حسابی داری پیشرفت می کنی و واسه ی خودت سینه خیز می ری و از حالت دراز کشیده خودت رو بلند می کنی و می خوای که بنشینی. یه جا آروم و قرار نداری .کنارمون که میزاریمت می خوای خودت رو سریع بلند کنی و وایستی!

 

سینه خیز

 

وقتی باهات حرف میزنیم متوجه میشی...یه عکس پسر ناز کوچولو روی دسکتاپ کامپیوتر گذاشتیم شبیه خودته بهش میگیم داداشی ..... تا که بهت میگم پرنیا داداشی کجاست ؟ سریع رو تو به سمت کامپیوتر می کنی و وقتی میبینیش شروع می کنی به حرف زدن با هاش میگی دا دا و حسابی ذوق می کنی

عروسکات و یه قاب نی نی  ناز هم تو اتاقت هست وقتی میگم نی نی کجاست ؟ دستات رو میاری بالا براشون دست تکون میدیاز خود راضی

از همون وقتی که نی نی بودی عاشق تلوزیون بودی اما اجازه نگاه کردنش رو نداشتی اما حالا دیگه واسه ی خودت حسنی رو نگاه میکنی کلی ذو ق می کنی و بالا وپایین می پری.

عاشق تبلیغات تلوزیون هستی و هر  کجا خونه که باشی تا که صداشو بشنوی سریع به سمتش بر می گردی  تا ببینینیشخند

دیگه الان معنای دَر دَر  رو خوب میفهمی بس که این چند روز همیشه می رفتیم بیرونا حسابی دَر دَری شدی  تا که ببینی بخصوص بابایی داره لباس می پوشه وسمت در می ره شروع می کنی به بال بال زدن و خودت رو میندازی تو بغلش و میگی دَر دَر،دَر دَر .

شیر خوردنت هم با حال شده مثل پیشی ها شیر می خوری وسریع به حالت چهار دست و پا بر می گردی و باز هم بازی می کنی و ادامه شیر خوردن

       niniweblog.com niniweblog.com niniweblog.com niniweblog.com

 

کلمات جدید هم یاد گرفتی؛

ای جونم......دیگه الآن بهت بگیم بگو بابا  ، ماما ، دَر دَر ، مَ مَ ، بَه بَه  تکرار می کنی.

آب رو هم بعضی وقتا میگی ..

سجاد رو به حالت کشیده میگی تَجاد.

به حیوونا میگی تُو تُو...............وقتی هم بابایی رات میبریم میگی تا تا

ایشالله اگه همین جور پیشرفت کنی به زودی زود کلمات بیشتری رو میگیماچماچ

اگه یه پارچه یا چادری دستت باشه اسباب بازی هاتو زیرش قایم می کنی باز خودتم باهاشون دَتی می کنی یه چند روزیه این کارو یاد گرفتی واسم خیلی جالب بود متفکرچون باهات تا حالا دَتی می کردیم ولی این جوری نه دلم می خواد که بخورمتماچ

niniweblog.com

پرنیا کوچولی مامان در حال مسابقه با دایناسور و بع بع ایی نازش

 

وروجک مامان

niniweblog.com

بازی

 

بقیه عکس ها در ادامه ی مطالبر

 

 

 

 

 

پرنیا و خرس کوچولوش

niniweblog.com

پر پر ناز

niniweblog.com

پرنیا با دایناسورش

niniweblog.com

 

پر پر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان ملیکا کوچولو
7 اردیبهشت 92 15:14
سلام گل دختر ناز خاله. مرسی که با مامان جون اومدی پیشمون. این هم یه ماچ ابدار واسه اون لپهای شیرینت.


سلام .خالهههههههههههههههههه جون.چه ماچ آبداری بود هااااااااااااا
مامان ملیناوکیانا
9 اردیبهشت 92 18:36
سلام مریم جون
آدرس وبتو اشتباه گذاشته بودی وگرنه همون نظر اولی که گذاشته بودی میومدم پیشت،ولی خب یکم گشتم پیداکردم
خیلییییییییییییییییییی دخترت ماشالا بزرگ شده و نازنازی.... میخوام لپاشو بکنم بخورم.
چه زودم دیگه حرف میزنه پرنیاجون
منم روز مادر رو بهت تبریک میگم بهترین مادر دنیا

سلام مریم جون
جدی میگی.ای بلا.....آره بجه ها خیلی زود بزرگ میشن و دل آدم واسه خاطراتت فسقلی بودنشون تنگ میره.البته الآن نزدیک چهار ماه که ازهم دوریم و چون تو این مدت ندیدیش،بهتر بزرگ شدنش رو متوجه میشی.ملینا جونم عکساشو که دیدم حسابی خانم شده.ایشالله بزودی کیانا جونم از نزدیک ببینم.


ابجی زینب
9 اردیبهشت 92 23:17
بووووووووووووووووووووووووس واسه بهترین مامان دنیاااااااا

بهت تبریک میگم عزیزم. اولین سال هست که طعم مادر بودن رو میچشی.امیدوارم همیشه شیرین باشه واست.



عاشقتم ابجیه عزیزتر از جوووووونم


مرسی ِزينبی جون.عاشقانه دوست دارم .وحساب دلتنگتم


خاله زینب
10 اردیبهشت 92 12:01
عزیز دل خاله نه ماهه شدنت مبارک.

چیزی نمونده که دوباره ببینمت فدات شم.
دلم ی ذره شده واست.
عاشقتتتتتتتتتتتتتم

مریم جون میدونم که واسش کم نمیذاری.اما بازم دلم آروم نداره.مواظبش باش قربونت بشم


ممنون خاله مهربون.آره تقریبا"50 روز دیگه مونده ولی بازم خیلی زیاده. ایشالله که خیلی زود بگذره.
باشه حتما"
علامه کوچولو
10 اردیبهشت 92 18:55
جبرئیل آمده بود ..
علی و جمله ملائک بودند ..
و محمد، عرق وحی به پیشانی داشت ..
و خدا داشت ترنم می‌کرد !!
در میان سخنانش، غزلی نغز سرود ...
نام آن شعر نکو ، "حضرت زهرا" بود!********************
سلام بانو! عيدت و روزت مبارك


ممنون عزیزم.






مامان ملیکا
16 اردیبهشت 92 23:47
عزیزمی



قربونت