پرنیا پرنیا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره
روشناروشنا، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
مریممریم، تا این لحظه: 40 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
صادقصادق، تا این لحظه: 39 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره
پیوند عاشقانه ی ماپیوند عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه سن داره
لیانالیانا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

پرنیا، روشنا و لیانا عشق مامان و بابا

روزها یکی پس از دیگری

1391/10/2 18:36
نویسنده : مامان مریم
402 بازدید
اشتراک گذاری

پنج ماه از تولدت میگذره ،و خداوند رو به خاطر داشنت میلیون ها بار شاکرم...

امید زندگی مامان و بابا ؛چراغ خونه ی ما شدی و هر روز که میگذره بودنت روشنایی خاصی به زندگیمون می بخشه.

گل نازم ؛عطر تنت همه جا رو پر کرده و من و بابایی همچون پروانه دورت می گردیم و عاشقانه دوستت داریم.niniweblog.com

                                کاشکی می شد بهت بگم چقدر نگاتو دوست دارم.

ماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلب

و امااا پنج ماهگی...

فرا رسیدن ایام سوگواری حضرت سیدالشهدا (ع) و یاران باوفایش را تسلیت عرض میکنم .هشتم محرم بودکه با خاله جونات بردیمت مجمع جهانی شیرخوارگان علی اصغر. دراین روز بیمه علی اصغر شدی انشالله همه ی  نی نی کوچولوها علی اصغر نگهدارشون باشه

ابلب

ابل

                             niniweblog.com

 امروز واسه اولین بار سوار کالسکه شدی و برای خرید رفتیم بیرون و تو هم تموم وقت خواب بودی و آخرش بیدار شدی و با چشمای نازت یه لبخند ناز به مامانی زدی و با نگاهای کنجکاوت به همه جا خیره شدی و همه چی رو زیرنظر گرفته بودی و کلی ذوق کردی.

تازگی ها کارای جدیدتری یاد گرفتی و هر وقت که میخوای مامی بغلت کنه یا چیزی رو میخوای موش میکنی(بینیتو جمع میکنی و هوا رو با بینیت میدی بیرون)الهی قربونت بشم من ...ماچ

وقتی هم که از خواب بیدار میشی، مثل همیشه با لبخند شروع میکنی به آواز خوندن و مامانی هم قربون صدقت میره.و اگه هم تنها باشی تا چند دقیقه ساکتی و واسه خودت با دستات بازی میکنی.

          تنلل

 جیگر مامان این روزا باهوش تر شدی؛  اگه یه شیء دستت باشه و باهاش بزنی به دستامون، اگه ما بگیم آآآآخ متوجه میشی که دردمون میگیره و داریم باهات بازی می کنیم میخندی و این کارو دوباره تکرار میکنی و خیلی خوشت میاد .

  دالی بازی هم خیلی دوس داری و وقتی که ملحفتو میذاریم رو صورتت و میگیم پرنیا کجاست؟؟؟ پرنیااااااااا.............تو همچنان منتظری که ملحفه رو از رو صورتت برداریم باهات دتی کنیم، خلاصه که همچین ذوق میکنی و سرت رو میدی بیرون و با چشمای نازت باهامون دتی میکنی و مامان این لحظه دلش واسه این کارات غش میره.ماچماچ

غلت زدنت هم این روزا جالب شده همچین خودت رو مثل ماهی قوس میدی. و وقتی صدای کسی رو میشنوی که صدات میزنه سرت رو تاجایی که میتونی برمیگردونی تا ببینی صدا از کجاست!!

از ورزش کردن هم خوشت میاد و وقتی پاهات رو ماساژ میدم ذوق میکنی و گهگاهی قهقههniniweblog.com

میزنی. در کل دخمل خنده رویی هستی، و باصداهایی که از خودت در میاری آدم میخواد قورتت بده،طوری که همه میگن این پرنیاست!!!!!!! 

niniweblog.com

البته این شیطنت های بچگی هاته و بزرگ که بشی یاد میگیری که یه دختر سنگین و خانمی بشی، مطمئنن همین جوری مگه نه مامی؟؟؟؟چشمک

وقتی سر سفره هستیم یا چیزی رو میخوایم میل کنیم ، مخصوصا"چای  همچین دهنت رو مزه میکنیniniweblog.com

و دستات رو به سمتش میاری که بگیری و منم از اینکه چیزی نمیتونم بهت بدم غصم میشه و تو طفلی ،هیچ اعتراضی نمی کنی ،و دل مامان واست میسوزه.همش به خاطر سلامتیه خودته عزیز دلم که چیزی نمیتونم بهت بدم ولی همین روزا دیگه کم کم واست  غذای کمکی رو شروع میکنم.

شیر خوردنت هم خیلی بامزه شده، همراه با شیر خوردن انگشتت رو یواشکی میذاری توی دهنت ودوس داری  همه چیز رو بگیری و سریع به سمت دهنت ببری. احتمالا" به خاطر لثه هات باشه، شاید که میخوای دندون در بیاری.

تازگی ها خیلی مامانی شدی ، بیرون که میرم وقتی میام خونه، تا چهره ی من رو میبینی یا صدامو میشنوی گل از گلت میشکفه،فدای لبخند نازت بشم عزیزم.

 

                           خدایا بابت عطای نعمت زیبای مادر شدن شکرت......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله زینب
24 دی 91 1:50
خاله به قربونت

وای که چه بامزه ای تووووووووووووووووو

مریمی جون میگمااااا دقت کردی وقتی میگم پرنیاااااااااا یه دختتتتتتتتتتترررررررررر ناااااااااااااااااااااااااااااز , عزیزم چه ذوقی میکنه؟؟؟

فداش بشم من.




آره عریرم .به خصوص تو که صداش میزنی بیشتر ذوق می کنه.