پرنیا پرنیا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره
روشناروشنا، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
مریممریم، تا این لحظه: 40 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
صادقصادق، تا این لحظه: 39 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره
پیوند عاشقانه ی ماپیوند عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه سن داره
لیانالیانا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

پرنیا، روشنا و لیانا عشق مامان و بابا

سه ماهگی

1391/9/30 23:44
نویسنده : مامان مریم
826 بازدید
اشتراک گذاری

سه ماهگیت مبارک عزیزمممممممممم...  niniweblog.com 

اوایل سه ماهگی بود که یک قهقهقهقهه با صدای بلند واسه ی اولین بار وقتی با مامان جون (مامانی) بازی میکردی زدی که چقد خوشحال شدیم و کلی ذوق کردیمهورا تشویق

من وبابایی رو کاملا" شناختی و حسابی بهمون وابسته شدی .

niniweblog.com

ماشالله دیگه باهوش وکنجکاو شدی ووقتی بهت شیر میدم با کوچکترین صدا بر می گردی ودنبال صدا می گردی.  بخصوص گاهی اوقات خاله لی لی با سجاد (پسر خاله) که خیلی دوست دارن شیطونی می کنن ومنتظرن تا که می خوای شیر بخوری صدات می زنن وتو هم خیلی خوش خنده ایی و رو تو بر می گردونی ,خودت رو لوس می کنیniniweblog.comویه خنده شیرین تحویلشون میدی niniweblog.com

vcc

آیینه هم خیلی دوس داری ووقتی می بریمت جلوی آیینه خودت رو که میبینی سریع می خندی وما رو هم از تو آیینه نگاه می کنی و ذوق می کنی .

وقتی اسمت رو صدا می زنیم و واست می خونیم اگه در حال گریه کردن هم باشی ساکت می شی وخوشت میاد ودنبال صدا می گردی ووقتی منو میبینی شروع می کنی به دست وپا زدن و هیجان زده میشی که دلم می خوات محکم بغلت کنم بغلوقورتت بدم.

 نی نی کوچولو هارو خیلی دوس داری هر وقت می بینی اونا رو کلی ذوق می کنی وبا زبون خودت باهاشون  حرف می زنی این کارا رو نکن یه وقت دیدی قورتت دادم رفتی سرجای اولتااااماچ

 پرنیا جون با محمد کوچولو (شکار لحظه )

dg

 پرنیا جون با سجاد جون

mbbn

 

       niniweblog.com

بابا بزرگی (بابایی) هر وقت واست شعر می خونه همچین ذوق می کنی وهمین که ساکت میشه تو هم با صداهایی که از خودت در میاری اعتراض می کنی که هنوزم واسم بخون ,طفلی بابابزرگی می مونه که دیگه چی واست بخونه.. در کل عاشق این هستی که یکی باهات حرف بزنه ,همچین ناز گوش میدی.

بابابزرگی دیگه هم  که عاشق بازی کردن باهاته,و تو هم هر وقت می بینیش شروع می کنی به دست وپا زدن و لوس کردن خودت و همینکه از پیشت میره چشماتم باهاش میره ودلت می خواد هنوز باهات بازی کنه.

راستی تا یادم نرفته خاله لی لی خیلی دوس داره تو وبلاگت بنویسم که پرنیاجون رو خیلی دوس داره و دلش می خواد یه لقمش کنه.

به دست خوردن خیلی علاقه داری ودوس داری هر دو دستت رو باهم بکنی توی دهنت منم زیاد نمیزارم دستات رو بخوری وبا اسباب بازی هات سر گرمت می کنم.

 

     jg

    ccb

از حموم رفتنم خوشت میادو مامانی هم تو شستنت ماهر شده.

niniweblog.com

عکس بعد حمومت (شکار لحظه توسط خاله لی لی  )

jgjg

 

jhgfc

عاشق لخت شدنی و وقتی لباساتو عوض می کنم حسابی شیطونی می کنی.

kl

kn

اواسط سه ماهگیت بود که ریزش مو گرفتی و موهای خوشکلت شروع کرد به ریختن .تا اینکه منو بابایی که عاشق موهای قشنگت بودیم وهر روز واست یه مدل می زدیم مجبور شدیم موهاتو با قیچی کوناه کنیم.

مدل موهایی که من وبابایی تو خواب وبیداری واست می زدیم..

                     hjf

                     khgh

 

              jhgj

             niniweblog.com

/؟

..و

 

و اینم چند تا عکس بعد کوتاهی موهای اوشکلت..

                 jhgh    

 kjb

خدا کچل مامانی رو ببینین قربونش برم من

                  hfgd

                   gfc

 

 یه روز زیبای پاییزی که هوا ابری بودو نم نم بارون میومدخاله زینبی هوس کرد با هم بریم تو بارونا قدم بزنیم, منم که نمی تونستم کوچولوی مامی رو با خودم ببرم تو رو پیش بابایی گداشتم وبا هم رفتیم .چه هوای عالی بود باهم دیگه یه شیر موز بستنی نوش جان کردیم ووقتی داشتیم میومدیم خونه یه پوشاک بچه (ملوس) نزدیک خونه بود ولباسای زمستونی خوشکلی آورده بود .واست یه دست لباس ناناز انتخاب کردیم وچون با خودم پول نبرده بودم وبه قصد خریدم نرفته بودم به بابایی زنگ زدم و اونم اومدو واست خریدیمش.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله لی لی
20 آذر 91 22:35
قربون اون لوس کردنت بشم من

نمیدونی که خاله واسه کنار بودن تو از کلاساش جیم میشه
البته پیش خودمون بمونه به گوش مامان جون نرسه

و دسته مامان گلت درد نکنه که پیام منو رسوند بهت.بوس مامان مریم

راستی جات خیلی خالی بود عشق من

دوس دارم زود بزرگ بشی و با خاله بریم پارک


ای شیطون کلاس نمیری وااااااای